سری بیست و هشتم ( عاشقانه )

گله دارم ز همه قول و قراری که نشد / سردی عشق تو و فصل بهاری که نشد



عشقی که تنها با یک نگاه آغاز میشود ، با شناخت سست و سست تر میشود

ولی عشقی که با شناخت آغاز میشود با هر نگاهی عمیق و عمیق تر میشود . . .

چه ساده بودم آن هنگام که میپنداشتم ترکیدن بادکنک آبی ام ناگوار ترین حادثه

عالم است . . .



ز درد عشق تو با کس حکایتی که نکردم / چرا وفای تو کم شد ، شکایتی که نکردم . . .



با دل عاشق بد نکن ای آدم نامهربون / سنگدل و بی وفا نشو ، یه دل داری اینم نشون . . .



اکثر ما نه به خاطر یافتن فردی کامل ، بلکه به خاطر کامل دیدن یک فرد نا کامل

عاشق میشویم که از پیله تنهائی خود رها شویم . . .

2تا گل بگیر دستت ، یکی دست راست ، یکی دست چپ

ولی من گل وسطی رو دوست دارم !


آنجا که توئی ، رهگذری نیست مرا / جز دوری تو غم دیگری نیست مرا

خواهم که به جانبت پرواز کنم / حیف است که هیچ بال و پری نیست مرا . . .



98423474432427823487561257812358754357834857238475

اینقدر دوست دارم !!!



افتخار در خشک کردن اشک است ، نه در جاری کردن آن . . .

نظرات 2 + ارسال نظر
کیمیا شنبه 8 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 03:51 ق.ظ http://www.kimiia.blogfa.com

وقتی حقیقتی را می یابیم باز می ترسیم که بین دو راهی باشیم

حسین دشتی یکشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 06:44 ق.ظ http://abomouod.blogsky.com

درود وبلاگ خیلی با حالی داری من لینک دادم لطفا با اسم گوناگون بم من لینک بده ..... بدرود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد