پـَـَـــ نــه پـَـَـــ ( سری ۸ )

تو دیسکو دختره اومده میگه اهل رقصی ؟؟ پـَــــــــ نَ پَـــــــــ اهل کاشانم روزگارم بد نیست


منو داداش دوقلوم داشتیم تو خیابون راه میرفتیم طرف میاد میگه اِاااااشما دو قلویید؟
میگم : پـَـَـ نَ پـَـَـ من سیمکارت ایرانسلم این یکی هم جایزمه


پسر خالمو بردیم ختنه کنیم...دکتره میگه میخاین ختنش کنین؟میگم پَـــ نَ پَــــ اوردم خوب نیگاش کنی سه تا اختلاف اصلیشو با شوشول فرنود پیدا کنی


گشت ارشاد دختر پسر رو گرفته, فاطی کماندوی داره ناخنهای دختر رو چِک میکنه,,,,
دوستم میپرسه داره به فِرِنچ هاش گیر میده؟؟؟؟
پـَـَـ نَ پـَـَـــ.... داره میگه چه لاکِ خوشرنگی ,چه آرایشی داری، چه دوس پسر خوبی


با دوست دخترم بودم . دستم تو دستش ... . پلیس دیده میگه دوست دخترته !؟؟میگم پـَـ نَ پـَـَــــ کوره بنده خدا .. میخوام از خیابون ردش کنم ماشین نزنه بهش .. میگم شما گشت ِ ارشادی ؟ میگه پـَـَـ نَ پـَـَــــ ما از بهزیستی اومدیم از این کار انسان دوستانه شما قدر دانی کنیم


به مامانم میگم: یه دختر دیدم خوب، پاک ، نجیب، سر به راه ،تحصیل کرده ...
میگه : میخوای بریم خواستگاریش؟
میگم: پـَـــ نَ پـَـــ گفتم دلت بسوزه


از فرنود می پرسن شوشولتو خودت میشوری ؟
میگه پَــــ نَ پـَـَـ میندازم تو ماشین لباسشویی


پریشب تو خیابون میرفتم داشتم با فندکم بازی میکردم، پلیس رد شده میگه اون چیه؟ فندکه؟میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ مشعل المپیکه دارم میبرم لندن!! میگه پـَـَـ نَ پـَـَــــ و زهرمار، سوار شو بریم... میگم کلانتری؟ میگه پـَـَـ نَ پـَـَــــ میبریمت لندن با پله و مارادونا هم دوتا عکس بندازی


رسیدیم پشت در خونه ، کلید نداشتم به داداشم میگم کلیدتو بده، میگه میخوای درو باز کنی؟ میگم پَـــ نَ پـَــــ میخوام بدمش به حسین تهی از معطلی درش بیارم


2 ساعته از بیرون صدای قار قار میاد...داداشم میگه صدای کلاغه ؟ میگم پــَ نَ پـــَ قناریه متال میخونه


رفتم درمونگاه , منشیه میگه : مریض شمایید؟
گفتم پَــــ نَ پَــــ من میکروبم , اومدم خودمو معرفی کن


*دوستم تو خونه خوابیده بود داداشم از راه اومده میگه خوابه؟ میگم پَـــ نَ پَـــ رفته رو اسکرین سیور لگد بزنی روشن میشه


*به دوستم میگم فهمیدی مریم جدا شد؟؟؟ میگه از شوهرش؟؟؟؟؟ پـَــ نَ پـَـــ چسبیده بود کف ماهیتابه کفگیر زدم جدا شد


رفتم دادگستری یارو میپرسه شکایت داشتید؟ گفتم پـَـَـ نَ پـَـَــــ یه خورده برنج آوردم با ترازوی عدالت وزن کنم


دوازده شب رسیدم دم خونه کلید نداشتم به داداشم زنگ زدم میگم یواش درو باز کن بقیه بیدار نشن .میگه در خونه رو؟ پَـــ نَ پَـــ در یخچالو!!! سر شب گرمم بود رفتم پشت تخم مرغها خوابیدم.!!!


*میگم دیگه میخوام از ایران برم ...
میگه با آژانس مهاجرتی میری؟!
پَـــ نَ پَــــ هماهنگ کردم اول پاییز با دسته غازهای مهاجر


یارو اومده خونه رو ببینه واسه خرید. تا طبقه سوم با پله اومده میگه پس اینجا کلا آسانسور نداره!! پَـــ نَ پَــــ آسانسور داره ولی از طبقه چهارم شروع میشه


رفتم خونه دیدم ماهی از تنگ افتاده بیرون،داداشم میگه یعنی مرده؟ میگم پـَـَـ نَ پـَـَــ دوگانه سوزش کردم وقتی آب نیست با هوا کار میکنه


تواتوبوس یارو دستشو تا آرنج کرد توجیبم گفتم جیب زنى؟گفت پَ نَ پَ مامورمالیاتم ارزش افزوده پارچه شلوارتومحاسبه میکنم


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد