پـــ ن پـــــ ( سری ۱۹)


زنگ زدم صد و هیجده میگم فرودگاه امام لطفا. میگه امام خمینی؟
ـپــ نــه پــــ! امام محمد تقی!!

- توی دستشویی حیاط خلوت در روم قفل شده بود بابام با چکش به جون قفل افتاده بود. همسایه میگه چقدر سر و صدا میکنین حالا حتما باید حالا قفلو بشکنین؟
بابام میگه: پــــــــــــ نه پـــــــــــ بچه رو میزاریم تو توالت فردا صبح که شما خونه نیستین میایم درش میاریم!!

- رفتم در خونه رفیقم میگه تنهایی؟
پ نه پ ساختمون محاصرست به نفع خودته خودتو تسلیم کنی!!

- به مامانم میگم: نمیخای واسه ما آستین بالا بزنی؟ میگه:پسرم زن میخوای؟
گفتم : پــ نــ پــ گفتم آستیناتو بالا بزنی با هم مچ بندازیم ببینیم کی قوی تره!!

- داییم اومده دم خونمون دنبالم، ساعت 2 نصفه شب که شده میگه برسونمت؟
میگم پـــ نــه پــــــ ولم کن خودم برسم، می افتم ...

- دوستم اومده تو اتاقم به اکواریوم نگا میکنه میگه اکواریومهههههه!؟
میگم:پــ نـــ پـــ منبع آب خونست اومدم گذاشتم تو اتاقم!!

- دارم فوت میکنم تو چایی بابام میگه داغه؟
پـــ نــه پــــــ دارم فوت میکنم موج ایجاد شه خاطرات دریا واسم زنده شه... یادش بخیر شنا بلد نبودیم داشتیم غرق میشدیم!..

- دارم واسه دوستم تعریف میکنم دیشب مغازمون آتیش گرفت! میگه: چیکار کردین خاموش کردید؟!میگم: پـــ نــه پــــــ از روش میپریدیم میگفتیم سرخی تو از من زردی من از تو....! والا!

- گوشیم زنگ زده رو ویبره بود خواهرم میگه رو ویبره اس؟
میگم پــــ نــه پــــ تازگیا میخواد زنگ بزنه، زوور میزنه نمیتونه..!

بچه تازه به دنیا اومده و از بیمارستان اوردیم خونه خوابیده فامیلمون اومده میگه آخی خوابه؟؟
میگم پـــ نــه پــــــ زدیمش تو شارژ دکترا گفتن 7 - 8 ساعت اول خوب بزارین شارژ بشه بعد ازش استفاده کنین وگرنه خراب میشه ..!

- داییم داشت میرفت کربلا... بهش گفتم داری میری زیارت دایی جون؟
گفت: پـــ نــه پــــــ ماشینم بیمه ابوالفضل بود، دارم میرم بیمه ماشین رو تمدید کنم!..

- بعداز جلسه امتحان اومدم خونه. مامانم گفت: امتحانت تمام شد؟
گفتم پ نه پ نصفش گذاشتم بعد از ناهار بدم!!

- از حموم اومدم بیرون بابام میگه آب گرم بود؟
پـــ ن پـــــــ میریختم کف دستم “ها” میکردم گرم شه میریختم رو سرم!!

- رفیقم اومده خونه گیتارمو دیده میگه گیتار می زنی؟
میگم پــــ ن پــــ اون زورش بیشتره اون منو میزنه!!

- ته صف نونوایی وایسادم. یارو میاد میگه شما هم تو صفی؟
پ ن پ نقش زنبیلو بازی میکنم منتظرم صاحابم بیاد!

- دختره میگه اگه من برم خارج تو با یه دختر دیگه ای دوست میشی؟
پـــ ن پـــــــ میرم تو اتاقم خودمو حبس می کنم رو دیوارشم می نویسم: شاید این جمعه بیاید … شاید...

- دو تا دوقلو داشتن تو خیابان راه میرفتن یکی دیدشون گفت شما دوقلویین؟
گفت: پ ن پ من ایرانسلم اینم سیمکارت هدیمه!!

- بهش میگم:دیگه میخوام ازت جدا شم. میگه: این حرف آخرته؟
میگم:پ نه پ این خلاصه ای بود از اخبار ایران و جهان، لطفا به ادامه خبر توجه فرمایید!!

- سر کلاس معلم یه سوال طرح کرده بود گفت هرکی به جواب رسید دستش و ببره بالا ... بعد 5 دقیقه من دستمو بردم بالا .. معلم گفت میخوای جواب بدی ؟؟ ..
گفتم پـــ نــه پــــــ میخوام ببینم از اینجا منو میبینی یا نه !!!