قلب تنها چیزی یه که شکستش هم کار میکنه!
.
.
.
بوی مادر که تو خونه نباشه باید فاتحه همه چیزو خوند
.
.
.
همیشه در سختی ها به خودم میگفتم
این نیز بگذرد
هنوز هم میگویم
اما حال میدانم آنچه میگذرد
عمر من است نه سختی ها
.
.
.
تنهایی یعنی...
هیشکی نباشه که بهت بگه دو دقیقه از پای اون کامپیوتر بلند شو بیا بشین پیش من.
.
.
.
شکستن
خـــرد کردن
ســــــــوزاندن
خاکســـــتر کردن
به باد دادن...
از هر انگشتت یک هنر می بارد !
.
.
.
امروز به هر بهانه ای دلم را خوش میکنم
برای شادی یک بهانه کافیست
.
.
.
بدترین کاری که ما با آدما میکنیم اینه که یه دنیا پر از خاطره براشون میسازیم
و بعد تنها توی این دنیا رها شون میکنیم
* به رفیقم میگم شارژر سوزنی داری؟ میگه می خوای موبایلتو شارژ کنی؟ پـَـ نـَـ پـَـ می خوام دگمه لباسمو باش بدوزم
*میگن کریستف کلمب وقتی رسید به امریکا سرش رو از پنجره کشتی کرد بیرون از یه سرخ پوست پرسید داداش اینجا آمریکاست؟ سرخ پوسته گفت پـَـَـ نــه پـَـَــــ ژاپنه ما هم چون شلوار پامون نیست از خجالت قرمز شدیم
*نوزاده تو بغل مامانش گریه میکرده مامانه میگه قربونت برم گرسنته؟ بچه هه به اذن خداوند میگه پَ نَ پَ دارم برای گرسنگان و زلزله زدگان سومالی گریه میکنم
* پارتی بودیم ... ملت اون وسط داشتن دستارو تکون میدادن و میرقصیدن ... رفیقم میگه دارن میرقصن!؟ پَـــ نَ پَــــ اینجا گیر افتادن! دارن برای هلیکوپتر امداد دست تکون میدن تا نجاتشون بده
*بابام با چکش به جای میخ زده به دستم از درد دو متر رفتم آسمون اومدم پایین ...تازه میپرسه خورد به دستت؟ پَـــ نَ پَـــ یاد گل خداداد عزیزی به استرالیا افتادم، دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم، عجب گلی بود عجب گلی
* یارو با موتور زده بهم ....خوردم زمین سرم شکسته داره خون میاد اومده میگه سرت داره خون میاد؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ من خودنویسم جوهرم پس داده
*تو خیابون با دوستم داشتم راه می رفتم ، یارو موتوریه گوشیمو از دستم قاپید ..دوستم گفت گوشیتو دزدید ؟ گفتم پـَـــ نَ پـَــ برد سیستم عاملشو آپدیت کنه فردا میاره
*صادف کردم، زنگ زدم ۱۱۰ ... پلیسه اومده میگه تصادف کردی؟!گفتم پـــ نَ پَـــــ اینا همش نقشه بود بیای ببینمت
*رفتم دندونپزشکی میگم دکتر دندون عقلم کج در اومده میگه بکشمش؟ پـَـَــــ نه پ باهاش صحبت کن شاید به راه راست هدایت شه
*مانتوش ۱۵ سانت بالای باسن مبارکشه، آرایششم که شبیه جن و پری شده ... حالا بماند که موهاش قرمزه ! میگه به نظرت برم بیرون گشت ارشادم بهم گیر میده ؟! پَـــ نـ پَـــ میبرنت صدا و سیما تو برنامهی زلال احکام به سوالات شرعی مردم پاسخ بدی.
*رفتیم کوه ... دارم چوب جمع میکنم ...میگه می خوای با چوبا آتیش درست کنی؟ پَـــ نَ پَـــ پشت دریاها شهریست قایقی خواهم ساخت ...
*رفتم مرغ فروشی به فروشنده میگم بال دارین، میگه بال مرغ؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ بال هواپیما، چندتا کوچه پایین تر سقوط کردیم میخوام درستش کنم
*طرف به دوست دخترش میگه عصر میام دنبالت،بوق میزنم بیا پایین بهم میگه ماشین خریدی؟؟ پ نه پ رفتم بوق خریدم!!!!
*تو تولد یکی از دوستام بودم یک نفر اومد از من پرسید که اومدی؟تو که گفتی نمیام؟ گفتم پ نه پ نیومدم این روح منه که این جاست
*خواب بیدار شدم پامو گرفتم داداشم میگه چی شده؟ میگم پام خواب رفته میگه ینی خون نرسیده گزگز میکنه؟ پَ نه پَ گذاشتمش زیر پتو فک کرده غاره رفته به خواب زمستانی...
*بردم داداشم رو رسوندم کلاس،برگشتم ... مامانم میگه رسوندیش؟ پَ نه پَ انداختمش تو چاه اینم پیرهنشه
*تو جاده بنزین تمام کردیم وایسادیم کنار جاده 4 لیتری تکون میدیم ! طرف اومده میگه بنزین تمام کردین ؟ میگیم:پـَـَـــ نه میگیم هورا ! ما هم از این دبـــّه ها داریم !!!
*الان ساعت 1 شبه،رفتم از یخچال یه چی بیارم بخورم.داداشم میگه بیداری؟ میگم:پ ن پ من روح سرگردان سیاوشم اومدم بخورمت
* رفتیم واسه عروسی باغ اجاره کنیم ... یارو میگه جای امن میخای ؟ پَـــ نَ پَـــ یه باغ بده تجاوز خورش خوب باشه مهمونا روش حساب کردن
روزی من با تاکسی عازم فرودگاه بودم. ما داشتیم در خط عبوری صحیح رانندگی می کردیم که ناگهان یک ماشین درست در جلوی ما از محل پارک خود بیرون پرید. رانندة تاکسی من محکم ترمز گرفت. ماشین سر خورد، و دقیقاً به فاصله چند سانتیمتری از ماشین دیگر متوقف شد! راننده ماشین دیگر سرش را ناگهان بیرون آورد و شروع کرد به فریاد زدن به طرف ما. راننده تاکسی فقط لبخند زد و برای آن شخص دست تکان داد. منظ...ورم این است که او واقعاً دوستانه برخورد کرد. با تعجب از او پرسیدم: ((چرا شما این رفتار را کردید؟ آن شخص نزدیک بود ماشین تان را از بین ببرد و ما رابه بیمارستان بفرستد!)) در آن هنگام بود که راننده تاکسی درسی را به من آموخت که هرگز فراموش نکرده و برایتان توضیح میدهم: ((قانون کامیون حمل زباله.)) او توضیح داد که بسیاری از افراد مانند کامیون های حمل زباله هستند. آنها سرشار از آشغال، ناکامی، خشم، و ناامیدی در اطراف می گردند. وقتی آشغال در اعماق وجودشان تلنبار می شود، آنها به جایی احتیاج دارند تا آن را تخلیه کنند و گاهی اوقات روی شما خالی می کنند. به خودتان نگیرید. فقط لبخند بزنید، دست تکان بدهید، برایشان آرزوی خیر بکنید، و بروید. آشغال های آنها را نگیرید تا به افراد دیگر ی در سرکار، در منزل، یا توی خیابان پخش کنید. حرف آخر این است که افراد موفق اجازه نمی دهند که کامیون های آشغال روزشان را خراب کنند و باعث ناراحتی آنها شوند. زندگی خیلی کوتاهتر از آن است که صبح با تأسف از خواب برخیزید، از این رو..... ((افرادی را که با شما خوب رفتار می کنند دوست داشته باشید. برای آنهایی که رفتار مناسبی ندارند دعا کنید.)) "زندگی ده درصد چیزی است که شما می سازید و نود درصد نحوه برداشت شماست"
.
.
.
آیا میدانید که کنه حشرهای ریز است و میتواند یک سال تمام بدون غذا زنده بماند
.
.
.
میدانید
میدانید
میدانید